معنی acrobatics به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌækrəˈbætɪks ˌækrəˈbætɪks

معنی و نمونه‌جمله

noun

بند بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- mental acrobatics

- کارهای مشکل فکری

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acrobatics

noun athletic floor exercises

Synonyms: balancing, feats, gymnastics, somersaults, stunts, tumbling

ارجاع به لغت acrobatics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «acrobatics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acrobatics

لغات نزدیک acrobatics

- acrobat
- acrobatic
- acrobatics
- acrobystitis
- acrocarpous

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel