آخرین به‌روزرسانی:
Artisanal
ɑːrˈtɪznəl
ˈɑːrtɪznl
معنی artisanal | جمله با artisanal
adjective
دستی، دست‌ساز، سنتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We bought some artisanal cheese from the local farmers' market.
از بازار کشاورزان محلی مقداری پنیر سنتی خریدیم.
The store features artisanal jewelry crafted by local artists.
این فروشگاه جواهرات دست‌ساز تولیدشده توسط هنرمندان محلی را عرضه می‌کند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Artisanal food products are usually made without artificial flavors or additives.
محصولات غذایی سنتی معمولاً بدون طعم‌دهنده‌ها یا افزودنی‌های مصنوعی تهیه می‌شوند.
ارجاع به لغت artisanal
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «artisanal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/artisanal
لغات نزدیک artisanal
- - artiodactylous
- - artisan
- - artisanal
- - artist
- - artiste