با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Bottle Bank

    ˈbɑːt̬l ˌbæŋk ˈbɒtl ˌbæŋk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    bottle bank, مخزن جمع‌آوری بطری (مخزنی که مردم در آن بطری‌های خالی و اشیای شیشه‌ای دیگر را قرار می‌دهند تا بازیافت شوند)
    انگلیسی بریتانیایی مخزن جمع‌آوری بطری (مخزنی که مردم در آن بطری‌های خالی و اشیای شیشه‌ای دیگر را قرار می‌دهند تا بازیافت شوند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The bottle bank is located next to the grocery store.
    - مخزن جمع‌آوری بطری در کنار فروشگاه مواد غذایی قرار دارد.
    - The bottle bank was overflowing with empty beer bottles after the weekend party.
    - مخزن جمع‌آوری بطری بعد از مهمانی آخر هفته پر از بطری‌های خالی آبجو بود.
    - The local council installed a new bottle bank in the car park.
    - شورای محلی مخزن جمع‌آوری بطری جدیدی در توقفگاه ماشین قرار داد.
    - The bottle bank is emptied and sorted regularly to ensure that the glass bottles are properly recycled.
    - مخزن جمع‌آوری بطری به‌طور مرتب تخلیه و مرتب می‌شود تا اطمینان حاصل شود که بطری‌های شیشه‌ای به‌درستی بازیافت می‌شوند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت bottle bank

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bottle bank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bottle-bank

    لغات نزدیک bottle bank

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی