با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Capsicum

    ˈkæpsɪkəm ˈkæpsɪkəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    capsicum, فلفل گلدانی (فلفلی از خانواده‌ی nightshade که شامل انواع فلفل‌های تند و شیرین می‌شود)
    گیاه‌شناسی فلفل گلدانی (فلفلی از خانواده‌ی nightshade که شامل انواع فلفل‌های تند و شیرین می‌شود)
    لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Capsicum is a common ingredient in Mexican cuisine.
    - فلفل گلدانی یک ماده‌ی اولیه‌ی معمول در سبک آشپزی مکزیکی است.
    - Capsicum can be used in a variety of dishes.
    - فلفل گلدانی می‌تواند در بسیاری از غذاها استفاده شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد capsicum

    1. noun Chiefly tropical perennial shrubby plants having many-seeded fruits: sweet and hot peppers
      Synonyms: pepper, genus Capsicum, capsicum pepper plant

    ارجاع به لغت capsicum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «capsicum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capsicum

    لغات نزدیک capsicum

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی