فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chinch

American: tʃɪntʃ British: tʃɪntʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    bedbug
  • noun
    chinch bug
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chinch

  1. noun Bug of temperate regions that infests especially beds and feeds on human blood
    Synonyms: bedbug, bed-bug, Cimex lectularius

ارجاع به لغت chinch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chinch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chinch

لغات نزدیک chinch

پیشنهاد بهبود معانی