زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Cross-check

American: ˌkrɒsˈtʃek British: ˌkrɒsˈtʃek

معنی cross-check

verb - transitive verb - intransitive noun

(از چند دیدگاه یا با مراجعه به چند منبع) بررسی کردن، مقایسه کردن، کنترل کردن، بازبینی کردن

verb - transitive verb - intransitive noun

بررسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cross-check

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-check» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-check

لغات نزدیک cross-check

پیشنهاد بهبود معانی