امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Diuretic

    ˌdaɪjʊˈretɪk ˌdaɪjʊˈretɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    (داروی زیاد کردن پیشاب) پیشاب‌آور، میزه‌آور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد diuretic

    1. noun Any substance that tends to increase the flow of urine, which causes the body to get rid of excess water
      Synonyms:
      diuretic drug water-pill

    ارجاع به لغت diuretic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diuretic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diuretic

    لغات نزدیک diuretic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return