کسی که گیج و حواسپرت باشد، منگ، خنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'm a bit of a ditz sometimes, a bit forgetful.
من گاهی کمی خنگ و حواسپرت میشم.
She's really funny and a bit of a ditz.
اون آدم خیلی خندهداریه و کمی هم خنگه.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ditz» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ditz