آخرین به‌روزرسانی:

    Eugenic

    juːˈdʒenɪk juːˈdʒenɪks

    معنی

    adjective

    وابسته به نژادی، از نژاد یا نسب خوب، اصلاح نژادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eugenic

    1. adjective causing improvement of hereditary qualities of a stock
      Antonyms:
      dysgenic

    ارجاع به لغت eugenic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eugenic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eugenic

    لغات نزدیک eugenic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    winner basketball callisthenics date of birth national holiday detour shadow date of death date format cart female find out here redundancy jogging راننده پشمالو تخمدان کره جنوبی علامت سوال قطعا مرداب خوابیدن انگشت اشاره شوهر قدیمی سه‌تار همه چیز فن بیان آغوش