فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Ex-wife
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
زن سابق
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His ex-wife lives in another city.
زن سابق او در شهر دیگری زندگی می کند.
He has two children from his ex-wife.
او دو فرزند از زن سابق خود دارد.
ارجاع به لغت ex-wife
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ex-wife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ex-wife
لغات نزدیک ex-wife
- - ex-husband
- - ex-voto
- - ex-wife
- - exa-
- - exacerbate