فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Flying Squad
ˈflaɪɪŋˈskwɑːd
ˈflaɪɪŋskwɒd
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
(عامیانه) گروه ضربت، گروه تند و اکنش، گروه تندکنش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the head of Flying Squad
رئیس گروه ضربت
On Wednesday flying squad officers arrested a 50-year-old man outside a house.
روز چهارشنبه افسران گروه ضربت مردی 50 ساله را بیرون از خانه دستگیر کردند.
ارجاع به لغت flying squad
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «flying squad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flying-squad
لغات نزدیک flying squad
- - flying spot
- - flying spot scanner
- - flying squad
- - flying squirrel
- - flying start