آخرین به‌روزرسانی:
Fractionalization
ˌfrækʃənəlaɪˈzeɪʃən
ˌfrækʃənəlaɪˈzeɪʃən
شکل جمع:
fractionalizationsمعنی fractionalization | جمله با fractionalization
noun
countable
uncountable
تکه‌تکه شدن، تجزیه (به بخش‌های کوچک‌تر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Excessive fractionalization of tasks made the project harder to manage.
تکه‌تکه شدن بیش از حد وظایف، مدیریت پروژه را دشوارتر کرد.
Cultural fractionalization in big cities often leads to more diversity but also more complexity.
تجزیه‌ی فرهنگی در شهرهای بزرگ معمولاً به تنوع بیشتر، اما پیچیدگی بیشتر هم می‌انجامد.
سوال‌های رایج fractionalization
شکل جمع fractionalization چی میشه؟
شکل جمع fractionalization در زبان انگلیسی fractionalizations است.
ارجاع به لغت fractionalization
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «fractionalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fractionalization
لغات نزدیک fractionalization
- - fractional currency
- - fractional part
- - fractionalization
- - fractionalize
- - fractionate