گذشتهی ساده:
went offشکل سوم:
gone offسومشخص مفرد:
goes offوجه وصفی حال:
going offخاموش شدن، برق رفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The lights went off in several villages because of the rain.
چراغهای چند روستا بهدلیل بارندگی خاموش شد.
She said: the light goes off when the batteries are flat.
او گفت: وقتی باتریها خالی میشوند، چراغ خاموش میشود.
منفجر شدن، ترکیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Suddenly, the bomb went off and the bus was in flames.
ناگهان بمب منفجر شد و اتوبوس آتش گرفت.
The bomb went off at noontime.
بمب در ظهر منفجر شد.
انگلیسی بریتانیایی فاسد شدن
Don't drink that orange juice, it might have gone off.
آن آبپرتقال را نخورید، ممکن است فاسد شده باشد.
The chicken smelled strange, so I think it's gone off.
مرغ بوی غیرعادیای میداد، بنابراین فکر میکنم فاسد شده است.
به صدا در آمدن، زنگ خوردن، سروصدا کردن
The alarm clock will go off at six.
هشدار ساعت 6 زنگ خواهد خورد.
I hate it when my alarm clock goes off early in the morning.
از اینکه ساعت زنگدارم صبح زودبه صدا در میآید، متنفرم.
I was so scared when I heard the fire alarm go off.
وقتی زنگ حریق به صدا در آمد، بسیار ترسیدم.
رفتن، عزیمت کردن
I need to go off to work now.
الان باید به سر کار بروم.
Don't forget to go off to your appointment.
فراموش نکنید که به قرارتان بروید.
پیش رفتن
The party didn't go off as planned due to unexpected circumstances.
بهدلیل شرایط غیرمنتظره، مهمانی طبق برنامه پیش نرفت.
The protest went off peacefully.
اعتراض بهآرامی پیش رفت.
انگلیسی بریتانیایی پسرفت کردن، پایین آمدن (کیفیت)
This paper's gone off since they got that new editor.
از زمانی که آنها سردبیر جدید گرفتند، این روزنامه پسرفت کرد.
The quality of the sound system started to go off after a few months of use.
کیفیت سیستم صوتی پس از چند ماه استفاده، شروع به پایین آمدن کرد.
انگلیسی بریتانیایی دوست نداشتن، کمتر دوست داشتن
I used to love that show, but I've recently go off it.
من قبلاً آن نمایش را دوست داشتم، اما اخیراً آن را دوست نداشتم.
My friend used to be really into painting, but she's gone off it lately.
دوستم قبلاً واقعاً به نقاشی علاقه داشت، اما اخیراً آن را کمتر دوست دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-off