آخرین به‌روزرسانی:

    Irish

    ˈaɪrɪʃ ˈaɪərɪʃ

    معنی

    noun adjective

    ایرلندی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد irish

    1. noun The Celtic language of Ireland
      Synonyms:
      irish-gaelic Irish people
    1. noun Whiskey made in Ireland chiefly from barley
      Synonyms:
      Irish whiskey Irish whisky
    1. adjective
      Synonyms:
      celtic gaelic hibernian goidelic old-irish middle-irish from the old sod

    Collocations

    the irish

    ایرلندی‌ها، مردمان ایرلند

    Idioms

    get one's irish up

    (عامیانه) خشمگین کردن

    ارجاع به لغت irish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «irish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irish

    لغات نزدیک irish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    modifier good for you how information and communication technology ICT jellyfish verification Boolean Hestia porcupine hold hands transpiration shoulder-length turf worm آرد شدن آجیدن آذین توری ستون حسرت ضربان قلب ابزار درس خواندن کج پزشک استاد ایتالیا آب‌داده آمادگاه نقرس