امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jujitsu

    ˌdʒuːˈdʒɪtsuː ˌdʒuːˈdʒɪtsuː
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: jiujitsu

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    ورزش جوجیتسو (یکی از ورزش‌های دفاع‌ شخصی و رزمی ژاپنی که هدف آن استفاده از قدرت و وزن حریف علیه خود اوست)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Jujitsu is a great way to improve self-defense skills.
    - جوجیتسو راهی عالی برای بهبود مهارت‌های دفاع شخصی است.
    - After months of training, I finally earned my blue belt in jujitsu.
    - بعداز ماه‌ها تمرین، سرانجام کمربند آبی جوجیتسو را به دست آوردم.
    - Many people join jujitsu classes to stay fit and healthy.
    - بسیاری از مردم برای تناسب‌اندام و سلامتی به کلاس‌های جوجیتسو می‌پیوندند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jujitsu

    1. noun a martial art and combat sport originating from Japan that focuses on grappling and ground fighting techniques. It emphasizes using an opponent's force and movements against them, often through joint locks, throws, and pins
      Synonyms:
      jiujitsu jujutsu

    ارجاع به لغت jujitsu

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jujitsu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jujitsu

    لغات نزدیک jujitsu

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه