شکلهای نوشتاری دیگر این لغت: cater-corner, catercornered و cater-cornered
مورب، کج، اریب، مایل
The catercorner fence added a unique touch to the garden.
فنس مورب، جلوهای منحصربهفرد به باغ بخشید.
the catercorner cut of the fabric
برش مورب پارچه
بهطور مورب، بهطور کج، بهطور اریب، بهطور مایل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The house stood cater-corner across the square.
خانه به حالت اریب در یکسوی میدان شهر قرار داشت.
The store was positioned catercorner to the mall entrance, attracting more customers.
فروشگاه در بهطور مایل در ورودی مرکز خرید قرار داشت و مشتریان بیشتری را جذب میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «catercorner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catercorner