امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lambert

    ˈlæmbərt ˈlæmbərt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    واحد نور درسلسله. S . G .

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lambert

    1. noun A cgs unit of illumination equal to the brightness of a perfectly diffusing surface that emits or reflects one lumen per square centimeter
      Synonyms:
      l
    1. noun English composer and conductor (1905-1951)
      Synonyms:
      Constant Lambert Leonard Constant Lambert

    ارجاع به لغت lambert

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lambert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lambert

    لغات نزدیک lambert

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return