فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Laminated

ˈlæmɪneɪtɪd ˈlæmɪneɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

laminates

وجه وصفی حال:

laminating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

تنکه(شده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

laminated steel

پولاد چندلا

laminated plastic

پلاستیک چندلا

نمونه‌جمله‌های بیشتر

laminated chocolate cake

کیک شکلاتی لایه‌لایه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laminated

  1. adjective provided with a cover
    Synonyms:
    layered scaly flaky

ارجاع به لغت laminated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laminated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/laminated

لغات نزدیک laminated

پیشنهاد بهبود معانی