با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Leaf

liːf liːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    leafed
  • شکل سوم:

    leafed
  • سوم شخص مفرد:

    leafs
  • وجه وصفی حال:

    leafing
  • شکل جمع:

    leaves

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun B1
    برگ، ورق، لایه، صفحه، لنگه، ورقه، دندانه، برگی‌شکل
    • - to shed leaves
    • - برگ ریختن
    • - to grow leaves
    • - برگ درآوردن
    • - the leaves of green trees in the eyes of the wise ...
    • - برگ درختان سبز در نظر هوشیار ...
    • - rose leaf
    • - برگ گل محمدی
    • - choice tobacco leaf
    • - برگ‌های توتون ممتاز
    • - He wrote his poems on loose leaves of paper.
    • - او اشعار خود را روی ورقه‌های مجزای کاغذ می‌نوشت.
    • - to turn over the leaves of a book
    • - صفحات کتابی را ورق زدن
    • - The dome is covered with gold leaf.
    • - گنبد از ورق طلا پوشیده شده است.
    • - silver leaf
    • - رویه‌ی نقره‌ای
    • - Pull out both leaves of the table.
    • - هر دو بال میز را بکش بالا.
    • - One leaf of the window was open.
    • - یک لنگه‌ی پنجره باز بود.
    • - the leaves of a gill
    • - پره‌های آبشش
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - intransitive
    برگ دادن، جوانه زدن
    • - The trees were just beginning to leaf out.
    • - درختان تازه شروع به برگ دادن کرده بودند.
  • verb - intransitive
    ورق زدن
    • - He leafed through the book until he found the desired page.
    • - او کتاب را ورق زد تا صفحه‌ی دلخواه را پیدا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد leaf

  1. noun green foliage of plant
    Synonyms: blade, bract, flag, foliole, frond, leaflet, needle, pad, petal, petiole, scale, stalk, stipule
  2. noun page of document
    Synonyms: folio, paper, sheet
  3. verb flip through
    Synonyms: browse, dip into, glance, riff, riffle, run through, scan, skim, thumb

Collocations

  • come into leaf

    برگ‌دار شدن، برگ در آوردن

  • in leaf

    برگدار، پر برگ، برگ آورده، سبز و خرم

Idioms

ارجاع به لغت leaf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leaf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leaf

لغات نزدیک leaf

پیشنهاد بهبود معانی