با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Missilery

    American: ˈmɪsaɪlərɪ British: ˈmɪsaɪlərɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: missilry

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    علم و فناوری طراحی و ساخت و استفاده از موشک‌های هدایت‌شونده یا بالستیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The country invested heavily in missilery.
    - این کشور سرمایه‌گذاری زیادی روی فناوری طراحی و ساخت موشک انجام داد.
    - Experts in missilry were called upon to develop a new missile system.
    - از متخصصان علم طراحی و ساخت موشک خواسته شد تا سامانه‌ی موشکی جدیدی را توسعه دهند.
    noun
    موشک (به‌طورکلی)
    - the latest missilery technology
    - آخرین فناوری موشکی
    - The country's missilry arsenal is among the most powerful in the world.
    - زرادخانه‌ی موشکی این کشور از قدرتمندترین زرادخانه‌های جهان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت missilery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «missilery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/missilery

    لغات نزدیک missilery

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی