Mother-of-pearl

    ˌmʌðr̩əvˈpɜrːl ˌmʌðərəvˈpɜːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: mother of pearl

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    صدف مروارید، مادر مروارید (بخش سخت و مرواریدمانند درون برخی صدف‌ها که از آن اشیای زینتی و دکمه و غیره می‌سازند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The artist used mother-of-pearl to create a stunning mosaic on the wall.
    - این هنرمند از صدف مروارید برای ساخت موزاییکی خیره‌کننده روی دیوار استفاده کرد.
    - She wore a necklace with a pendant made of mother of pearl.
    - او گردن‌بندی با آویز ساخته‌شده از مادر مروارید به گردن داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mother-of-pearl

    1. noun The iridescent internal layer of a mollusk shell
      Synonyms: nacre

    ارجاع به لغت mother-of-pearl

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mother-of-pearl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mother-of-pearl

    لغات نزدیک mother-of-pearl

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند