شکل جمع:
motherfuckersهمچنین در معنای اول میتوان از mother به جای motherfucker استفاده کرد.
انگلیسی آمریکایی ناپسند مادرقحبه، مادربهخطا، مادرجنده، مادرخراب
That motherfucker owes me money.
اون مادرخراب به من پول بدهکاره.
He's such a lazy motherfucker.
او یک مادربهخطای تنبل است.
ناپسند یارو، مردک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The motherfucker stole my car.
مردک ماشینم را دزدید.
I can't believe that motherfucker had the audacity to insult my family like that.
نمیتوانم باور کنم که آن یارو این جسارت را داشت که اینطور به خانوادهی من توهین کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «motherfucker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/motherfucker