Multidisciplinary

    ˌmʌltiˈdɪsəplɪneri ˌmʌltiˈdɪsəplɪnəri / / -dɪsəˈplɪnəri
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    وابسته به چند رشته‌ی علمی، چند‌زمینه‌ای، چندرشته‌ای، چندوجهی، چندتخصصی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The team of researchers took a multidisciplinary approach to studying the effects of climate change.
    - تیم محققان برای مطالعه‌ی اثرات تغییر اقلیم رویکردی چندرشته‌ای اتخاذ کردند.
    - The multidisciplinary conference brought together experts from various fields to discuss the future of artificial intelligence.
    - کنفرانس چندرشته‌ای متخصصینی از زمینه‌های مختلف را گرد هم آورد تا درمورد آینده‌ی هوش مصنوعی بحث کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت multidisciplinary

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «multidisciplinary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/multidisciplinary

    لغات نزدیک multidisciplinary

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند