با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Open To

    ˈoʊpən tə ˈəʊpən tə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    پذیرای چیزی یا کسی بودن، از چیزی یا کسی استقبال کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The community center is open to everyone, offering programs for all ages.
    - مرکز اجتماعی پذیرای همه است و برنامه‌هایی را برای تمامی سنین ارائه می‌دهد.
    - This event is open to the public, encouraging participation from all local residents.
    - این رویداد پذیرای عموم مردم است و مشارکت همه‌ی ساکنان محلی را تشویق می‌کند.
    idiom
    در معرض چیزی (منفی) قرار دادن
    - By sharing her opinion publicly, she opened herself to criticism from her peers.
    - او با به اشتراک گذاشتن افکارش به‌صورت عمومی، خود را در معرض انتقاد همسالان خود قرار داد.
    - His decision to challenge the status quo left him open to backlash from the traditionalists.
    - تصمیم او برای به چالش کشیدن وضعیت موجود، او را در معرض واکنش شدید سنت‌گرایان قرار داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    Collocations

    ارجاع به لغت open to

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «open to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/open-to

    لغات نزدیک open to

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی