فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Opsimath
ˈɑpsɪˌmæθ
ˈɒpsɪˌmæθ
شکل جمع:
opsimathمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
دیر شروع‌کننده به یادگیری (کسی که در دوران پیری یادگیری را شروع می‌کند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The opsimath was determined to learn a new language in her 70s.
دیر شروع‌کننده به یادگیری مصمم بود در دهه‌ی هفتم عمرش زبان جدیدی را یاد بگیرد.
The opsimath's passion inspired others around him.
علاقه‌ی وافر این دیر شروع‌کننده به یادگیری الهام‌بخش اطرافیانش بود.
ارجاع به لغت opsimath
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «opsimath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/opsimath
لغات نزدیک opsimath
- - oprand
- - ops
- - opsimath
- - opsonic index
- - opsonin