آخرین به‌روزرسانی:
Play Baseball
معنی play baseball | جمله با play baseball
collocation
بیسبال بازی کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He loves to play baseball with his friends.
او عاشق بیسبال بازی کردن با دوستانش است.
They play baseball every Sunday.
آنها هر یکشنبه بیسبال بازی می کنند.
ارجاع به لغت play baseball
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «play baseball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/play-baseball
لغات نزدیک play baseball
- - play badminton
- - play ball
- - play baseball
- - play billiards
- - play both ends against the middle