Polymer

    ˈpɑːlɪmər ˈpɒlɪmə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      polymers

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    شیمی پلیمر، بسپار (درشت‌مولکولی که از تعداد زیادی واحد کوچک‌تر به نام مونومر (تک‌پار) تشکیل شده‌ است)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The scientist studied the structure of the polymer to understand its properties.
    - این دانشمند ساختار این پلیمر را مطالعه کرد تا خواص آن را درک کند.
    - The researchers are investigating new ways to create biodegradable polymers.
    - محققان در حال بررسی راه‌های جدیدی برای ساخت بسپارهای زیست‌تخریب‌پذیر هستند.
    - The company specializes in the production of high-quality polymers for various industries.
    - این شرکت در تولید پلیمرهای باکیفیت برای صنایع مختلف تخصص دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت polymer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «polymer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polymer

    لغات نزدیک polymer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند