فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sign Up

saɪn ʌp saɪn ʌp

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): sign-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1

نام‌نویسی کردن، ثبت‌نام کردن، به عضویت ... درآمدن، برای دوره‌ی ... ثبت‌نام کردن، عضو ... شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

I decided to sign up for the marathon after months of training.

تصمیم گرفتم بعد از ماه‌ها تمرین برای ماراتن ثبت‌نام کنم.

She eagerly signed up for the cooking class to improve her culinary skills.

او مشتاقانه در کلاس آشپزی نام‌نویسی کرد تا مهارت‌های آشپزی‌اش را بهبود بخشد.

phrasal verb

استخدام کردن، به کار گرفتن، قرارداد بستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The company has been successful in signing up skilled programmers to write programs.

این شرکت در استخدام برنامه‌نویسان ماهر برای نوشتن برنامه موفق بوده است.

I heard that the company is signing up talented coders to write programs.

شنیده‌ام که این شرکت در حال به کار گیری کدنویسان بااستعداد برای نوشتن برنامه است.

noun

عضویت، نام‌نویسی، ثبت‌نام

The sign-up for the fitness class begins tomorrow morning.

ثبت‌نام کلاس آمادگی جسمانی از فردا صبح آغاز می‌شود.

The sign-up for the workshop is limited to 20 participants.

ظرفیت نام‌نویسی در این کارگاه محدود به ۲۰ نفر است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sign up

  1. phrasal verb add a name to the list of people who are participating in something
  1. phrasal verb add one's own name to the list of people who are participating in something
  1. phrasal verb agree to purchase some good or service

ارجاع به لغت sign up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sign up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sign-up-2

لغات نزدیک sign up

پیشنهاد بهبود معانی