امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Thousandth

    ˈθaʊzəndθ ˈθaʊznθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    یک‌هزارم، یک هزار، هزارم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - the thousandth anniversary of Khayyam
    - بزرگداشت هزاره‌ی خیام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد thousandth

    1. noun One part in a thousand equal parts
      Synonyms: one-thousandth
    2. adjective The ordinal number of one thousand in counting order
      Synonyms: 1000th

    ارجاع به لغت thousandth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «thousandth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thousandth

    لغات نزدیک thousandth

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel