با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Travelator

    ˈtrævəleɪtər ˈtrævəleɪtə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: travolator

    در انگلیسی آمریکایی به جای travelator از moving walkway استفاده می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    travelator, پیاده‌بر، پیاده‌رو متحرک (وسیله‌ای که افراد را در مسیر ثابت جابه‌جا می‌کند و معمولاً در فرودگاه و برخی مکان‌های دیگر از آن استفاده می‌شود)
    انگلیسی بریتانیایی پیاده‌بر، پیاده‌رو متحرک (وسیله‌ای که افراد را در مسیر ثابت جابه‌جا می‌کند و معمولاً در فرودگاه و برخی مکان‌های دیگر از آن استفاده می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The travelator moved the passengers quickly through the airport.
    - پیاده‌بر به‌سرعت مسافران را در فرودگاه جابه‌جا کرد.
    - The travolator made it easier to get to the top floor of the shopping mall.
    - پیاده‌رو متحرک رسیدن به طبقه‌ی بالای مرکز خرید را آسان‌تر کرد.
    - I had to wait in line for the travelator to arrive.
    - باید در صف منتظر می‌ماندم تا پیاده‌بر برسد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت travelator

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «travelator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/travelator

    لغات نزدیک travelator

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی