با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    الهه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    خدای زن، صنم، ایزدبانو، نیمه‌خدای مونث

    فونتیک فارسی

    elaahe
    اسم
    goddess, deity, a female divinity

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    - انسان‌های بسیاری الهه‌ی عشق را پرستش می‌کردند.

    - The goddess of love was worshipped by many people.

    - ونوس الهه‌ی زیبایی است.

    - Venus is the goddess of beauty.
    نام زن

    فونتیک فارسی

    elaahe
    اسم خاص
    (a feminine proper noun), Elahe

    - الهه دانشجویی باهوش و پراشتیاق است.

    - Elahe is a bright and energetic student.

    - به خاطر اینکه الهه را ناراحت کردم به شدت از من عصبانی است.

    - He's really angry at me for upsetting Elahe.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد الهه

    1. اله، بت، رب‌النوع، صنم

    ارجاع به لغت الهه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «الهه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/الهه

    لغات نزدیک الهه

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند