آخرین به‌روزرسانی:
دل به دریا زدن به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
فعل لازم
فونتیک فارسی / del be daryaa zadan /
to take a risk, to gamble, to venture dangerously, to fling caution to the winds
to take a risk
to gamble
to venture dangerously
to fling caution to the winds
خطر کردن، ریسک کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم گرفت دل به دریا بزند و چیز جدیدی را امتحان کند.
She decided to take a risk and try something new.
تصمیم گرفتم دل به دریا بزنم و حرفه‌ی خودم را راه‌اندازی کنم.
I decided to take a risk and start my own business.
ارجاع به لغت دل به دریا زدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دل به دریا زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دل به دریا زدن
لغات نزدیک دل به دریا زدن
- - دل بستن
- - دل به حال کسی سوختن
- - دل به دریا زدن
- - دل به دریا زنی
- - دل به دریازن