حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
شانه به انگلیسی
معنیها و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / shaane /
کالبدشناسی shoulder, scapula
shoulder
scapula
دوش، کت، کتف
شانه بالا انداختنش حاکی از بیاعتناییاش بود.
The shrug of her shoulder showed her contempt.
سرهمی دکمههایی روی شانه داشت تا پوشیدن آن راحت باشد.
The romper had buttons on the shoulder for easy dressing.
اسم
فونتیک فارسی / shaane /
آرایش و پیرایش comb
comb
وسیلهای برای مرتب کردن مو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مسواک، شانه، کفش و جوراب جزء لوازم شخصی محسوب میشود.
Tooth brushes, combs, shoes, and socks are among one's personal effects.
آرایشگر از یک شانه با دندانهی ظریف برای ایجاد فرق موی منظم استفاده کرد.
The hairdresser used a fine-toothed comb to create a neat parting.
اسم
فونتیک فارسی / shaane /
clip, cartridge clip
clip
cartridge clip
خشاب
سرباز شانهاش را چک کرد تا مطمئن شود پر است.
The soldier checked his clip to make sure it was full.
تعویض شانه فقط چند ثانیه طول کشید.
Reloading the cartridge clip took only a few seconds.
اسم
فونتیک فارسی / shaane /
shoulder (of the road)
shoulder
حاشیهی خاکی کنار جاده
ماشین پساز داغ شدن موتور، به شانهی جاده کشید.
The car pulled over onto the shoulder of the road after the engine started smoking.
وسایل نقلیهی اضطراری معمولاً از شانهی جاده برای عبور از ترافیک استفاده میکنند.
Emergency vehicles often use the shoulder of the road to bypass traffic jams.
مترادف و متضاد شانه
مترادف:
مشاط
مشط
مترادف:
مترادف:
مترادف:
کرکیت
سوالهای رایج شانه
شانه به انگلیسی چی میشه؟
اگر منظور ابزار برای مرتب کردن موها باشد، معادل آن comb است.
اگر منظور قسمتی از بدن در دو طرف گردن که دستها به آن وصل میشوند باشد، معادل آن shoulder است.
در معنای نخست، «شانه» وسیلهای است که از دیرباز برای آرایش و مرتب کردن موها استفاده میشده است. شانهها معمولاً دندانهدار هستند و از مواد مختلفی مانند چوب، پلاستیک، یا فلز ساخته میشوند. برخی شانهها سادهاند و فقط برای مرتبکردن مو طراحی شدهاند، در حالی که برخی دیگر برای اهداف خاصی مانند حالت دادن به مو یا رنگ کردن استفاده میشوند. این وسیله در مراقبت شخصی بسیار رایج و ضروری است و هم برای زنان و هم برای مردان کاربرد دارد.
در معنای دوم، «شانه» یکی از اعضای مهم بدن انسان است که نقش اساسی در حرکت دادن بازوها و دستها دارد. این ناحیه از بدن شامل مفصل شانه، عضلات دلتوئید و استخوان کتف است. شانه به دلیل تحرک بالا، یکی از پیچیدهترین مفاصل بدن محسوب میشود و آسیبپذیری آن نیز زیاد است. از شانهها نه تنها برای حرکات فیزیکی استفاده میشود، بلکه در زبان بدن نیز نقش نمادینی دارند؛ مثلاً بالا انداختن شانه میتواند نشانهی بیتفاوتی یا ندانستن باشد.
ارجاع به لغت شانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «شانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شانه
لغات نزدیک شانه
- - شانسی بودن
- - شانکر
- - شانه
- - شانه آویز
- - شانه اسب
