ضربدری به انگلیسی

کلمه‌ی «ضَربدَری» در زبان انگلیسی به crisscross، crosswise یا در برخی بافت‌ها به diagonal ترجمه می‌شود. اگر منظور از ضربدری، شکل یا حرکت‌های متقاطع باشد، واژه‌ی crisscross مناسب‌ترین معادل است. در حالی که crosswise معمولاً برای توضیح حالت قرارگیری یا چیدمان استفاده می‌شود. گاهی هم اگر اشاره به زاویه‌دار بودن مسیر یا چینش باشد، diagonal کاربرد دارد.

ضربدری به حالتی گفته می‌شود که در آن دو یا چند خط، مسیر، یا عنصر به صورت مورب یا متقاطع از روی یکدیگر عبور می‌کنند. این شکل یا حرکت، در زندگی روزمره در موقعیت‌های بسیاری دیده می‌شود: از نخ‌های سبد حصیری گرفته تا رد پای حیوانات در برف، یا حتی شکل راه‌بندان در یک چهارراه. این الگوی بصری حس پیچیدگی و تقاطع را در ذهن ایجاد می‌کند، و گاه نشانه‌ای از تعامل یا برخورد نیروهای متضاد یا مسیرهای متفاوت است.

در طراحی و معماری، الگوهای ضربدری می‌توانند هم نقش تزئینی داشته باشند و هم نقش ساختاری. مثلاً در سازه‌های فلزی، استفاده از تیرهای ضربدری برای افزایش مقاومت در برابر نیروهای جانبی رایج است. در مد و لباس نیز دوخت یا طرح‌های ضربدری می‌توانند احساس پویایی و انرژی ایجاد کنند. حتی در هنرهای تجسمی، هنرمندان از این الگو برای ایجاد حس حرکت، تنش یا تعادل در ترکیب‌بندی استفاده می‌کنند.

از نظر نمادین، شکل ضربدری می‌تواند معناهای متفاوتی داشته باشد. در برخی فرهنگ‌ها، علامت ضربدر (X) به معنای رد یا باطل‌بودن چیزی است، در حالی که در برخی دیگر می‌تواند نشانه‌ی ملاقات دو مسیر یا دو سرنوشت باشد. در بازی‌ها نیز مانند «دوز» یا «تیک-تاک-تو»، علامت ضربدری یکی از دو نماد اصلی رقابت است. حتی در زبان بدن، گاهی دست‌های ضربدری روی سینه یا پاهای ضربدری در نشستن، نشانه‌ای از حالت دفاعی یا مخالفت به شمار می‌آیند.