با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    ملت به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    مردم یک کشور

    فونتیک فارسی

    mellat
    اسم
    nation, nationality, commonwealth, body politic, country, race

    - رابطه‌های دوستی که از دیرباز بین دو ملت وجود داشت.

    - The age-old ties which existed between the two nations.

    - دوستی پاینده‌ی دو ملت

    - the two nation's long-lived friendship
    مردم

    فونتیک فارسی

    mellat
    اسم
    people, the crowd, the masses, the gang, group, citizenry, inhabitants

    - ملل متحد

    - United Nation

    - بالاخره ملت را راضی کردم که جمعه برویم پیک‌نیک.

    - I finally got the gang's consent to go on a picnic on Friday.
    مجازی land
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ملت

    1. آیین، روش، دین، شریعت، کیش، مذهب ≠ حکومت، دولت
    2. امت، خلق، قوم، مردم

    ارجاع به لغت ملت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ملت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ملت

    لغات نزدیک ملت

    پیشنهاد بهبود معانی