امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خلق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

khalgh
humour, temper

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
creation
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلق

  1. مترادف:
    آفریدن آفریده آفرینش ابداع احداث انشاد ایجاد تناسل تولید خلقت کون مخلوق
    متضاد:
    شهروند ت
  1. مترادف:
    توده عامه عوام
  1. مترادف:
    امت قوم مردم ملت
  1. مترادف:
    مخلوق
  1. مترادف:
    غیرسید
  1. مترادف:
    اخلاق اوقات خاصه خصلت خو داب سجیه شیمه طبع طبیعت طینت عادت عریکه مزاج مشرب منش
  1. مترادف:
    پوسیده ژنده فرسوده کهنه مندرس
    متضاد:
    نو

ارجاع به لغت خلق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلق

لغات نزدیک خلق

پیشنهاد بهبود معانی