با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

پوسیده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    pooside
  • decayed, rotten, putrefied, worn out, flimsy, undurable, carious
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پوسیده

ارجاع به لغت پوسیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پوسیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پوسیده

لغات نزدیک پوسیده

پیشنهاد بهبود معانی