فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کون به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مقعد

فونتیک فارسی

koon
اسم

ناپسند anus, arse, tush, ass, arsehole, asshole

کمدین ایرلندی با کون بزرگ خود شوخی کرد.

The Irish comedian made a joke about his big ass.

وقتی که سوراخ کون خود را به کل اتاق نشان داد از شرم سرخ شد.

She blushed with embarrassment when she showed her asshole to the entire room.

سرین، کفل

فونتیک فارسی

koon
اسم

ناپسند bottocks, bottom, bum, butt, backside, behind, tail, rump, fanny, hunkers, derriere

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

وقتی از کنارش رد می‌شدم؛ به‌طور اتفاقی به کون او برخورد کردم.

I accidentally bumped into her fanny while walking past her.

کون قشنگی داری!

You got a nice bum!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کون

  1. مترادف:
    ته
  1. مترادف:
    دبر سرین ماتحت مخرج مقعد نشستنگاه

ارجاع به لغت کون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کون

لغات نزدیک کون

پیشنهاد بهبود معانی