anus, butt hole, rectum
ترک یا شقاق مقعد
anal fissure
انقباض (همکشی) عضلهی مقعد
the contraction of the rectal muscle
backside, posterior, ass, butt, rump, buttocks, haunches, keister, rear end
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مقعدت را تکان بده و کار کن!
Get off your backside and do some work!
سگ روی مقعدش نشسته بود.
The dog was sitting on its haunches.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مقعد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقعد