کار خانه به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
کارهای خانه
فونتیک فارسی
kaare khaane
اسم
housework, household chores, housewifery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- با خشم به شوهرش گفت: «کار خانه به جهنم!»
- "A fig for housework!" She said angrily to her husband.
- او از کار خانه‌ی او که گرما و آرامش را به خانه‌ی آن‌ها می‌آورد، قدردانی می‌کرد.
- He appreciated her housewifery, which brought warmth and comfort to their home.
ارجاع به لغت کار خانه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «کار خانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کار خانه
لغات نزدیک کار خانه
- - کار حاکی از بی جربزگی
- - کار خارق العاده
- - کار خانه
- - کار خدا
- - کار خراب کن