آخرین به‌روزرسانی:
حرص به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / hers /
greed, greediness, avarice, cupidity, acquisitiveness, voracity, gluttony
greed
greediness
avarice
cupidity
acquisitiveness
voracity
gluttony
طمع
حرص اساس مسائل ما است.
Greed lies at the bottom of our problems.
اقناع حرص غیرممکن است.
Contentment of avarice is impossible.
اسم
فونتیک فارسی / hers /
عامیانه wrath, anger, fury, rage, rancor
wrath
anger
fury
rage
rancor
خشم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حرصش باعث شد بدون فکر حرف بزند.
His anger made him speak without thinking.
آن‌ها حرص را در چشمان او وقتی درباره‌ی شکست صحبت می‌کرد، می‌دیدند.
They could see the wrath in his eyes when he talked about failure.
مترادف و متضاد حرص
ارجاع به لغت حرص
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «حرص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حرص