فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

رتیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • (جانورشناسی) حشره‌ای بندپا از راسته‌ی رتیلان
  • فونتیک فارسی

    roteyl
  • اسم
    tarantula
    • - خانم گری یک رتیل خانگی دارد.

    • - Mrs. Gray has a pet tarantula.
    • - رتیل در فک‌هایش غدد سمی دارد.

    • - the tarantula possesses poison glands in its jaws.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت رتیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رتیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رتیل

لغات نزدیک رتیل

پیشنهاد بهبود معانی