فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رتیل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(جانورشناسی) حشره‌ای بندپا از راسته‌ی رتیلان

فونتیک فارسی

roteyl
اسم

tarantula

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

خانم گری یک رتیل خانگی دارد.

Mrs. Gray has a pet tarantula.

رتیل در فک‌هایش غدد سمی دارد.

the tarantula possesses poison glands in its jaws.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رتیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رتیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رتیل

لغات نزدیک رتیل

پیشنهاد بهبود معانی