آخرین به‌روزرسانی:

صداقت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

راستگویی

فونتیک فارسی

sedaaghat
اسم

truthfulness, truth, honesty, verity, frankness, candor, loyalty, candidness, principle, integrity, openness, troth, sincerity, credibility, fidelity, earnestness, probity, artlessness, genuineness, straightforwardness, plain dealing, rectitude

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

من به صداقت او اطمینان دارم.

I believe in his honesty.

با آنکه با او موافق نبودم از صداقت او خوشم آمد.

Even though I didn't agree with him, I liked his candor.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صداقت

  1. مترادف:
    خلوص درستکاری راستی راستگویی صدق مصادقت
    متضاد:
    ناراستی

ارجاع به لغت صداقت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صداقت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صداقت

لغات نزدیک صداقت

پیشنهاد بهبود معانی