آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

قابل اداره به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ghaabele edaare /

manageable, governable

manageable

governable

اداره‌کردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

نهاد قابل اداره

a governable entity

حجم کار این ترم نسبت به سال گذشته قابل اداره است.

The workload this semester is manageable compared to last year.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قابل اداره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قابل اداره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قابل اداره

لغات نزدیک قابل اداره

پیشنهاد بهبود معانی