فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نامداری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • شهرت
  • فونتیک فارسی

    naamdaari
  • اسم
    fame, glory, reputation
    • - استعداد و سخت‌کوشی‌اش باعث نامداری او در صنعت سرگرمی شد.

    • - Her talent and hard work led her to achieve fame in the entertainment industry.
    • - هنرمند علیرغم نامداری‌اش فروتن باقی ماند.

    • - Despite his fame, the artist remained humble.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت نامداری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامداری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نامداری

لغات نزدیک نامداری

پیشنهاد بهبود معانی