وزیر به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    رئیس وزارتخانه

    فونتیک فارسی

    vazir
    اسم
    minister, secretary, vizier

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    - وزیر محیط‌ زیست

    - Minister of the Environment

    - وزیر دارایی

    - Minister of Finance

    - نخست وزیر استعفای خود را اعلام کرد.

    - The prime minister announced his resignation.
    از مهره‌های شطرنج

    فونتیک فارسی

    vazir
    اسم
    queen

    - وزیر قدرتمندترین مهره‌ی شطرنج است.

    - The queen is the most powerful piece in the game of chess.

    - شاه از وزیر والاتر است.

    - King is higher than Queen.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد وزیر

    1. دستور، صاحبدیوان
    2. فرزین

    ارجاع به لغت وزیر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «وزیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/وزیر

    لغات نزدیک وزیر

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند