آخرین به‌روزرسانی:

چشم پوشی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / cheshmpooshi kardan /

to forbear, to give up, to relinquish, to overlook, to connive at, to condone, to renounce, to tolerate, to blink, to waive, to abnegate, to disregard, to excuse

چشم پوشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

معلم باید از رفتار اخلالگر بعضی از دانش‌آموزان در کلاس چشم‌پوشی می‌کرد.

The teacher had to forbear the disruptive behavior of some students in the classroom.

از جزئیات کوچک چشم‌پوشی نکن.

Don't overlook the small details.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چشم پوشی کردن

  1. مترادف:
    اغماض کردن صرف‌نظر کردن نادیده‌گرفتن نادیده انگاشتن غمض عین کردن
  1. مترادف:
    گذشت کردن

ارجاع به لغت چشم پوشی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چشم پوشی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چشم پوشی کردن

لغات نزدیک چشم پوشی کردن

پیشنهاد بهبود معانی