چشم پوشی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • چشم پوشیدن
  • فونتیک فارسی

    cheshmpooshi kardan
  • فعل لازم
    to forbear, to give up, to relinquish, to overlook, to connive at, to condone, to renounce, to tolerate, to blink, to waive, to abnegate, to disregard, to excuse
    • - معلم باید از رفتار اخلالگر بعضی از دانش‌آموزان در کلاس چشم‌پوشی می‌کرد.

    • - The teacher had to forbear the disruptive behavior of some students in the classroom.
    • - از جزئیات کوچک چشم‌پوشی نکن.

    • - Don't overlook the small details.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد چشم پوشی کردن

لغات نزدیک چشم پوشی کردن

پیشنهاد و بهبود معانی