۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کسل‌کننده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / keselkonande /

tedious, boring, humdrum, wearisome, arid, uninteresting, uninspired, prosaic, unexciting, dull, toneless, slow, vapid, unimaginative, tame, unreadable, workaday, plodding, pedestrian, dreary, tiresome, drab, insipid, characterless, flat

خسته‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

جلسه‌ای طولانی و کسل‌کننده

a long and tedious meeting

کتاب جالب شروع شد اما خیلی زود کسل‌کننده شد.

The book started off interesting but quickly became boring.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کسل‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کسل‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کسل‌کننده

لغات نزدیک کسل‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی