آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کسل‌کننده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / keselkonande /

tedious, boring, humdrum, wearisome, arid, uninteresting, uninspired, prosaic, unexciting, dull, toneless, slow, vapid, unimaginative, tame, unreadable, workaday, plodding, pedestrian, dreary, tiresome, drab, insipid, characterless, flat

tedious

boring

humdrum

wearisome

arid

uninteresting

uninspired

prosaic

unexciting

dull

toneless

slow

vapid

unimaginative

tame

unreadable

workaday

plodding

pedestrian

dreary

tiresome

drab

insipid

characterless

flat

خسته‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

جلسه‌ای طولانی و کسل‌کننده

a long and tedious meeting

کتاب جالب شروع شد اما خیلی زود کسل‌کننده شد.

The book started off interesting but quickly became boring.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کسل‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کسل‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کسل‌کننده

لغات نزدیک کسل‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی