کوچ کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • مهاجرت کردن
  • فونتیک فارسی

    kooch kardan
  • فعل لازم
    to migrate, to set off, to move, to transfer, to emigrate, to resettle, to immigrate
    • - بعضی از مردم انتخاب می‌کنند که به کشور دیگری کوچ کنند.

    • - Some people choose to migrate to another country.
    • - هزاران پرنده هر زمستان به اقلیم‌های گرم‌تر کوچ می‌کنند.

    • - Every winter, thousands of birds migrate to warmer climates.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک کوچ کردن

پیشنهاد و بهبود معانی