معنی encyclopedia به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɪnˌsaɪkləˈpiːdiə ɪnˌsaɪkləˈpiːdiə

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی encyclopaedia است.

cyclopedia و cyclopaedia املای قدیمی این واژه هستند.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دایرة‌المعارف، دانشنامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I found the answer to my question in the encyclopedia.

- پاسخ پرسشم را در دایرة‌المعارف پیدا کردم.

- My daughter loves to read the encyclopaedia to learn new facts.

- دخترم دوست دارد این دانشنامه را بخواند تا حقایق جدیدی یاد بگیرد.

- I bought a new cyclopaedia to help me with my research.

- دانشنامه‌ی جدیدی خریدم تا در تحقیقاتم به من کمک کند.

- My brother is currently researching the history of Ancient Greece in a cyclopaedia.

- برادرم در حال حاضر در مورد تاریخ یونان باستان در یک دایرة‌المعارف تحقیق می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد encyclopedia

noun book of facts

Synonyms: reference book, book of knowledge, almanac, compilation, concordance, cyclopedia

ارجاع به لغت encyclopedia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «encyclopedia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/encyclopedia

لغات نزدیک encyclopedia

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار